کتاب

ساخت وبلاگ
فکر کنم این تراژدی عاشقانه من و اون همین امشب تموم شد . هنوزم میگم دوستش دارم، اصلا بخاطر اینکه دوستش دارم خواستم ازش این رابطه ادامه پیدا نکنه.چرا باید با یه دختر که اصلا معلوم نیست تهش چی بشه یه رابطه برقرار کنم که حتی توش در مورد مسائل جنسی همم صحبت کنیم . دوست ندارم با احساسات یه دختر بازی کنم یا حتی از اون بدتر کیس های ازدواجشو بخاطر من بپرونه.  من هنوزم دوسش دارم ولی داشت هدفمون به سمت ازدواج میرفت اخه من هنوز 18سالمه ! اون توی ذهنش از من یه مرد رویایی ساخته ، کاش میشد این ذهنیتشو عوض کنم . خیلی دختر ساده ایه ، دوسش دارم ولی سعی میکنم دیگه بهش فکر نکنم کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 54 تاريخ : جمعه 17 تير 1401 ساعت: 5:39

انگار همین دیروز بود ! یادش بخیر .تا آن روز هیچ اعتقادی به یک نگاه عاشق شدن نداشتم. مگر یک چشم چقدر می تواند زیبا باشد که یک نگاه گذرایش دلم را هری بریزد ؟ دیگر نمیتوانم در برابر زیبایی تو مقاومت کنم . محبوب من ... تورا با تمام وجودم  نوشته شده در چه کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:42

خیلی وقت بود که دیگه دلم نمیگرفت ! یا اگه میگرفت یه جوری حال خودمو خوب میکردم.  ولی الان یه آرزو دارم یه هدف .  نمیدونم خودم میتونم بسازمش یا باید کسی برام بسازه ! از کجا باید شروع کنم ! پولشو تو این وضعیت از کجا بیارم ! ولی الآن تنها تنها تنها آرزو کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 15:42

از همون روز دوم سوم توجهم بهش جلب شد . بعضی وقتا بخاطر اون میرفتم عقب مینشستم ، هر یه دیقه یه بار نگاش میکردم . نمیدونم کار درستی بود یا نه ولی خیلی خوشم میومد ازش!چشمای مشکی بزرگ ، لبای همیشه خنده ، لپاش ؛)  حتی تو گروه که با بقیه پسرا چت میکرد، حسودیم میشد . تا اینکه اومد پیویم . اولین پیامی که فرستاد :(سلام آقای جیمی ، میشه یه کتاب معرفی کنید ؟) وای باورم نمیشد ، نباید میزاشتم راحت بره . زیاد چت میکردیم ، احساس میکردم اونم جذب من شده. تا اینکه .... 1/9/96 تکه ای از داستان شازده کوچولو رو براش خوندم و رسما درخواست دوستی کردم. شب فوق العاده ای بود . نمیدونم ته این مسیر به کجا میرسه ... چ حرفایی بین مون رد و بدل میشه... ولی فکر میکنم تجربه جالبی رو در زندگیم به جا میزاره ... پس تا هرجایی که اون بیاد منم میام . دوست دارم :) کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:45

در حین شوخی ها و ایموجی هایی که میفرستادیم یهو جدی شد ، 

گفت یه حرفایی میزنی که من دیگه نمیتونم خودمو بزنم به اون راه ،

تو به من حس داری ؟

شوکه شدم... سوال عجیبیه ...

تاحالا کسی بهم نگفته "تو به من حس داری ؟"

به جملش که فکر میکنم حس عجیبی بهم دست میده .

شاید بهتر باشه خودم این سوالو از خودم بپرسم .

من بهش حس دارم ؟

کتاب...
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:45

نمیدونم چی شد تا به خودم اومدم دیدم "دوستت دارم" رو تایپ کردم. واقعا هم دارم .

اخه مگه چقد زیبایی میتونه توی یه آدم جمع شه؟

ولی میترسم ... میترسم از روزی که انقدر بهش وابسته شم که بخاطرش بخوام به خونوادم پشت کنم .

تا کی؟ نهایتا من بتونم 6 یا 7 سال دیگه با اعتقادات خونوادم کنار بیام ، بعدش چی ؟ تا آخر عمرم که نمیتونم قایم موشک بازی کنم.

 کاشکی میدونستم چ راهی درسته ....

کتاب...
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:45

چن وقت پیش همینجا نوشتم نکنه ترم یک عاشق بشیم آبرومون بره .به هر حال بره یا نره گوش شیطون کر فک کنم شدیم. البته هنوز مطمئن نیستما ولی بعضی وقتا ناخوداگاه از ته قلبم میگم دوست دارم. هربار که ابراز محبت میکنه دلم میریزه ، یه حس خیلی خوب . احساس مهم بودن میکنم . فکر میکنم زیبا ترین دختریه که میتونه توی عالم وجود داشته باشه و اینو واقعا از ته قلبم احساس میکنم. کار هرشبم بعد از خداحافظیش شده مرور عکسایی که برام فرستاده . خیلی خوشگله این لعنتی ، یعنی تا کجا کشیده میشه رابطه ما دوتا ؟ برم به مادرم بگم عاشق شدم ؟پسر 19 سالت خاطرخواه یه فرشته خوشگل شده ؟  کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:45

تا به خودم اومدم دیدم عاشقتم رو تایپ کردم. از تموم کارام و زندگیم زدم .  دیشب از زبونم در رفت و بحث ازدواج و پیش کشیدم  میگه دلم میخواد یه پسر مث تو داشته باشم منم خودمو میزنم به اون راه ، میدونم منظورش واقعا پسر نیست منظورش خود منم. یعنی به ازدواج باهاش فکر کنم ؟یعنی اون به ازدواج با من فکر میکنه ؟ این فرشته تموم ذهن منو درگیر کرده ! درسته رشتم پرستاریه و کارم امادس ولی حداقل باید 4 سال درس بخونم 2 سال سربازی برم.  ازاونا مهم تر ، کنار اومدن با خونوادم ، اونارو چطوری باید راضی کنم ! من باهمشون فرق دارم  واااای میترسم از این فکرای مزخرف . خیلی دوسش دارم :(( چیکاااار کنمممممم :(( کتاب...ادامه مطلب
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 65 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1396 ساعت: 21:45

چرا این مردم اینقد غمگین اند ؟ 

تا کی باید شاهد دیدن راننده تاکسی های 20-30 ساله ای باشم که غم اندوه و بی امیدی و بی انگیزگی در چهرشون موج میزنه ؟

خسته شدم ، درسته پسرم ولی منم خوب دلم میگیره .

حالم دیگه داره از غم و غصه و بی پولی به هم میخوره . 

کاش همه  چی خوب میشد........

خستم

کتاب...
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1396 ساعت: 23:52

خوب دیگه ماهم اقا پرستار شدیم :)

بابام که زیاد راضی نیست میگه من اقا دکتر میخواستم :)) وات د فاز یا اَبی :))

فعلا که 96 خوب بوده ببنیم بعدش چی میشه بعد اینهمه استرس باورم نمیشه دارم یه نفس راحت میکشم. 

امروزم رفتم دانشگاه ثبت نام کردم . یعنی کسی هم عاشق من میشه ؟ با این شکمم ؟  خدا کنه دکتر باشه خخ

ولی خدایی ابروم رفت، روم نمیشد با این وضعیت تو دانشگاه قدم بزنم 

کتاب...
ما را در سایت کتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jimmy بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1396 ساعت: 11:37